سلام! و شرمنده از این همه تأخیر، تازه بی هیچ بهانه ای! 
راستی چند وقت پیش سالروز تولد آرامش یاس بود! اصلاً حواسم نبود!
و اما، واپسین قسمت شعر، تقدیم مهربانی دلهایتان:
...
خلوت خاطره ها را ز تو می کاویدم،
با تو می خندیدم، از تو می رنجیدم، به تو می نازیدم...
تکهء سرخ دلم را،
چه معصوم برای تو نوشتم،
غزل ساده ای از عشق،
چه دلتنگ برای تو سرودم،
قطعه ای پاک تر از یاس،
ز رؤیای تو گفتم.
هم در آن سوگ قسم خوردهء شب، عمق هر ثانیه از آنِ تو بود،
همهء زندگی ام تا لبِ آن ثانیه هم مال تو بود.
همهء بیتِ اساطیر دلم بود،
که بر سرمهء دلگیر فضا،
به تکرار ستاره وحی کردم،
و به پژواک زمان، سوگند خوردم:
نسرایم دگر از ختم پرستو؛
ننگارم هرگز از بی کسی سَروْترین قو؛
و نگویم دگر حتی غزلی گنگ در افسانهء مهتاب ترین « او »
بی تو اما چه سزاوار،
سوگند شکستم
چه وفادار از آن
کوچهء تب دار گذشتم
و ندانم،
که چرا گنگ ترین مصرع شعرم، غزل دورترین آمدنم شد؟
سلام
شاد باشی
سلام
موفق باشی دوست من
سلام دوست عزیز...وبلاگ زیبایی داری...برات ارزوی بهترینها رو میکنم...وبلاگت از هر نظر عالی هیت..متن و همه چیز..شاد باشی...بدرود
آنقدر زیبا بود که جایی برای نظر دادن نمی ماند حتی کلام هم شرمگین می شود از اینهمه صداقت روان
برای بودن به تو معتاد شدم و تو چون پرواز کبوتر آزادی....
"در خود فرو رو تا خدا یابی .چون خدا یابی, هر چه خواهی, یابی!"
مبارکه....ایشالا ۱۰۰ سالگی خودت...
من باد نیستم . اما همیشه تشنه ی فریاد بوده ام . دیوار نیستم . اما اسیر پنجه ی بیداد بوده ام . نقشی درون آینه ی سرد نیستم . زیرا هر آنچه هستم ، بیدرد نیستم . / با امید رسیدن به آرزوهای سبزت .
خوب من سلام . تا بشویم ز دل ابر غم را ، در سر من هوای شراب است . باده ام گرنه درمان درد است ، مستیم گرنه داروی خواب است . با دلم خنده جام ، گوید : پشت این ابرها آفتاب است ! بادبان می کشد زورق صبح . / زیبا و لطیف می نویسی . بیشتر بنویس . با امید دستیابی به آرزوهای سبزت - سبز زی -
تنبل خان...میدونی چقدر از اردیبهشت گذشته؟؟؟
چه وبلاگ معصومانه ای داری !!!
سلام. معلوم هست کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چقدر این شعرهات قشنگ من که خیلی دوستشون دارم. اما چرا اینقدر مایوسانه .................