روزی که نمی آید می آیی؛
خیالگونه تر از بکرترین رؤیاها،
آسمانی تر از آبی ترین پروازها،
پرنده تر از آزادترین پرستوها.
منی را که نیستم خواهی دید؛
از فاصله ای مجهول، به کوتاهی یک تردید، به ژرفای هزاران افسوس،
آسمان ها ممنوع، ابرها بی معنی، طلوع ها خاموش، دشت ها تاریک.
نامی را که ندارم صدا خواهی زد؛
از آنسوی پرتگاهی سیراب از لذت یک نابودی،
تا انجماد ویرانی، که دیگر دستهایم نیست،
تا انتظار پریشانی، که دیگر چشمهایم نیست،
تا سوگ ناباوری، که هنوز در نگاهم هست، (از کرانه های بیرحم، خیره در عمق)
قلبی را که نمی تپد یاد خواهی کرد؛
قطره اشکی اگر بود هنوز، به تو می گفتم،
که « دگر دیر شده... تهِ این درّه واپسین جایی بود، که تو را می جستم... »
.
.
روزی که نمی آید می آیی، اما،
منی را که
نیستم خواهی برد...؟
روزهای رویای من روزهایی که در تقویم نیست روزهایی که در آن آسمان زیبا است روزهایی که در آن انتظار هم بی معنا است.
* من شکوفایی گلهای امیدم را در خواب می بینم ...*
سلام نیما جان خیلی خیلی زیبا نوشتی
موفق باشی
خیلی خیلی ناز بودددددددددددددددد! ... بازم پیش من بیا. خوشحالم میکنی... رایا
نیما جان سلام
شعر خیلی خیلی زیبا بود اما چرا اینقدر نا امیدانه. دلم نمی خواهد تو آسمون آبی دلت لحظه ای قطعه ابری عبور کنه. حالا من این رو اینجوری می گم:
روزی می آید که به کنار تو میایم / روزی که دلت پر از گلهای اقاقی و یاس است.
روزی که ستاره های قلبت به انتظار من سو سو می زند.
خوب می دانم آن روز را تو برایم به ارمغان خواهی آورد
من به آرامش یاس به آبی دل دریایی تو منتظر می مانم
سلام نیما جان
خوبی؟ گفتم سری بهت بزنم و حال و احوالی بپرسم
موفق باشی
سلام
شعر زیبایی بود
و در ضمن سمت و سوی نوشتننت کمی تغییر کرده
به امید رسیدن ..........
زیبا بود و غمدار . پر از واژه های نیستی و نبودن ... موفق باشی
پس کجایییییییییییییییی؟ چرا آپدیت نمیکنی؟؟؟؟... پیش منم بیا
به سویت پرواز کردهام و همواره نگاهت را میجستم...ولی افسوس که مرا از یاد برده بودی و گمان میکردی تو را فراموش خواهم کرد............و اکنون باز هم به سویت پرواز میکنم تا در نهایت تورا در آغوش بگرم و میدانم که منتظرم میمانی....
سلام نیما
خوبی؟ سری به وب لاگت نمی زنی ؟ زود باش ما منتظریم
موفق باشی
دریا
نازنین سلام. زیبا بود آنچنان زیبا که چندین بار چشیدمش. /منی را که نیستم.... / وقت کردی سری هم به غار من بزن. چشم انتظار آرامش و عطر یاست هستم. /قربانت می روم. فیونا
سلام نیما از پیغام هایی که برام گذاشته بودی ممنونم. من هم برای تو سالهایی نیکو آرزو مندم.
امیدورام باز هم همه دوباره کنار هم جمع بشیم. و یاد این روزهای عزیز رو گرامی بداریم.
نیما چرا اینقدر دیر دیر می نویسی ؟
نیما بنویس دیگه دلم خیلی گرفته
هر بار می ایم همین مطالب قبلی است بنویس دیگه